مراباورکن امشب که شبیه برگ پاییزم
تماشا کن چگونه با نگاه تند مسموم تو میریزم
مراباور کن امشب که به گرد عشق معتادم
چه معصومانه در دام سیاه چشمت افتادم
مرا باور کن امشب که پر از احساس دیروزم
درین دوزخ چو پروانه به رقص شعله میسوزم
مرا باور کن امشب که تماشا دارد اندوهم
ببین از عاطفه خالی ولی از غصه انبوهم
مرا باور کن امشب که به حجم شعر دلتنگم
برای باور بودن بدون تو نمیجنگم
مراباور کن امشب که درین بحبوحه تنهایم
اسیرذهن بدبینم گرفتار غزل هایم
مرا باور کن امشب که چه بی اندازه دلگیرم
مرادریاب من در خلوت ترد تو میمیرم
مراباور کن امشب که شبیه باد شبگردم
درین ویرانی لبخند دنبال چه میگردم؟
مرا باور کن امشب که جهان را با تو میخواهم
درین گسترده بی عشق از غربت گریزانم
مرا باور کن امشب که غمت برده به تاراجم
مرا باور بکن به باورت بدجور محتاجم
نظرات شما عزیزان:
|